شایگانشایگان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات جنینی و کودکی

مسافرت به بابل

1392/5/15 14:56
نویسنده : مامانی
104 بازدید
اشتراک گذاری

مورخ 1392/5/15 رفتيم بابل.زن عمو مني‍ژه جلو در خونه مادرجون ايستاده بود تا منو ديد كلي بغلم كرد و گفت فكر نمي كردم انقده قيافت مثل مامانا شده باشه و بعد ديگه با همه روبوسي كرديم و رفتيم بالا. مادرجون مي گفت از قيافت معلومه كه دختر داري. نمي ذاشتند دست به سياه و سفيد بذارم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)